دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند
در روزهای اخیر پس از عزلِ حیدر مصلحی از وزارت اطلاعات و مخالفت
خامنه ای با این عزلِ او و عدمِ اجرای حکم حکومتی از طرف احمدی نژاد ، هرچند در محافلِ مخالف حکومت کمتر از این مساله سخن گفته می شود و دیده شده برخی نظرشان در این شرایط اینست که از تِزِ دشمنِ دشمنِ من ، دوست من است ، استفاده کرده و بواسطۀ اینکه مسبب دعوا مشائی است ، جنبش از مشائی حمایت کند ، این درحالیست که در محافل درونِ حاکمیت دعوا بسیار بالا گرفته است .
ولی واقعاً جریان از چه قرار است؟
برای روشنتر شدن موضوع باید به کمی قبل تر برگردیم ، همگان شنیدیم که علناً اعلام شد که زمینه روی کار آمدن تیم احمدی نژاد توسط خامنه ای برنامه ریزی شد و خامنه ای باعث به قدرت رسیدنِ احمدی نژاد در دوره نهم و دهم ریاست جمهوری شد .
این موضوع برای مخالفان حکومت امری بدیهی بود ولی اعتراف به آن از طرف مقاماتِ حکومتی در واقع جهت تائید هرچه بیشتر دولت در نزدِ گروه های قشری و سرکوبگر جامعه بود .
چون دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند ، خامنه ای برای اینکه پایه های حکومت خود را محکمتر کند و قدرت بلامنازع و تنها تصمیم گیر، در حکومت باشد ، نیاز به پس زدنِ تمامی کسانی که سابقه و نزدیکی با آیت الله خمینی داشتند ، را داشت و هریک را به طریقی از صحنه خارج کرد ولی در این میان هاشمی رفسنجانی حریفی قَدَر و با نفوذ بود و به راحتی نمی شد او را از صحنه کنار زد ، چون به بازی هائی که سالها به کمک هم برای مغلوب کردنِ دیگران کرده بودند آشنا بود و از طرفِ دیگر آنقدر سالوس و سیاستمدار بود که دُم به تله ندهد .
برای توضیح کاری که خامنه ای برای پس زدنِ هاشمی کرد جریانی را که خود شاهد آن بودم را برایتان می گویم .
ولی واقعاً جریان از چه قرار است؟
برای روشنتر شدن موضوع باید به کمی قبل تر برگردیم ، همگان شنیدیم که علناً اعلام شد که زمینه روی کار آمدن تیم احمدی نژاد توسط خامنه ای برنامه ریزی شد و خامنه ای باعث به قدرت رسیدنِ احمدی نژاد در دوره نهم و دهم ریاست جمهوری شد .
این موضوع برای مخالفان حکومت امری بدیهی بود ولی اعتراف به آن از طرف مقاماتِ حکومتی در واقع جهت تائید هرچه بیشتر دولت در نزدِ گروه های قشری و سرکوبگر جامعه بود .
چون دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند ، خامنه ای برای اینکه پایه های حکومت خود را محکمتر کند و قدرت بلامنازع و تنها تصمیم گیر، در حکومت باشد ، نیاز به پس زدنِ تمامی کسانی که سابقه و نزدیکی با آیت الله خمینی داشتند ، را داشت و هریک را به طریقی از صحنه خارج کرد ولی در این میان هاشمی رفسنجانی حریفی قَدَر و با نفوذ بود و به راحتی نمی شد او را از صحنه کنار زد ، چون به بازی هائی که سالها به کمک هم برای مغلوب کردنِ دیگران کرده بودند آشنا بود و از طرفِ دیگر آنقدر سالوس و سیاستمدار بود که دُم به تله ندهد .
برای توضیح کاری که خامنه ای برای پس زدنِ هاشمی کرد جریانی را که خود شاهد آن بودم را برایتان می گویم .
در شرکتی که من در آن مشغول به کار بودم دو نفر همزمان با هم در یکی از
واحد های این شرکت کار می کردند ، یکی نزدیک به مدیرعامل و با سابقۀ بیشتر و دیگری که بعد آمده بود موردِ حمایت رئیس هیئت مدیره بود ، این دو رقابتِ شدیدی برای بدست گرفتن مدیریت واحد را داشتند و هریک چنان به راس هرم سازمان نزدیک بودند که مدیر واحد تحت الشعاع آنها بود و از هردو حساب
می برد ، همه انتظار داشتند که فردِ نزدیک به مدیرعامل با وجودِ سابقۀ بیشتر و مقبول بودنش بین سایر کارشناسانِ رده بالای سازمان ، بعد از اتمامِ کارِ مدیر واحد جانشین او شود ، ولی فردِ نزدیک به رئیس هیئت مدیره به جای کوشش در جهتِ نزدیکی به دیگر هم رده های سازمانی خود ، در پوشش حمایت و پشتیبانی از قشر زحمتکش و پائین دست سازمان رابطۀ خود را با خدماتی های شرکت هرچه محکمتر کرد تا جائیکه دیگر کارشناسان به این رفتارِ او اعتراض می کردند ، کسی به فکرش نمی رسید که او چه نقشه ای دارد .
او با تحریک یکی از جوانانِ کم سن خدماتی باعث شد تا او در حضور همه به گوش رقیبش سیلیِ محکمی بزند و مهندسِ با سابقه که امید می رفت جانشینِ مدیرِ واحد شود مجبور به ترکِ شرکت شد ، و بعد از استعفای او دیگر نیازی به دوستی با رده های پائین سازمانی نبود و در نبود او جا برای نزدیکی و دوستی با دیگر کارشناسان فراهم بود و فردِ نزدیک به رئیس هیئت مدیره ، بدون رقیب مدیرِ واحد شد .
با دقت روی شخصیت احمدی نژاد و گفتۀ کسانی که از نزدیک با او برخورد
او با تحریک یکی از جوانانِ کم سن خدماتی باعث شد تا او در حضور همه به گوش رقیبش سیلیِ محکمی بزند و مهندسِ با سابقه که امید می رفت جانشینِ مدیرِ واحد شود مجبور به ترکِ شرکت شد ، و بعد از استعفای او دیگر نیازی به دوستی با رده های پائین سازمانی نبود و در نبود او جا برای نزدیکی و دوستی با دیگر کارشناسان فراهم بود و فردِ نزدیک به رئیس هیئت مدیره ، بدون رقیب مدیرِ واحد شد .
با دقت روی شخصیت احمدی نژاد و گفتۀ کسانی که از نزدیک با او برخورد
داشته اند ، احمدی نژاد فردی با خصوصیت اخلاقیِ بسیار خودپسند و خودبزرگ بین است و این به احساسِ حقارت و کوچکی که از درون حس می کند برمی گردد ، کما اینکه بسیار از او شنیده ایم که گفته « من خودم مهندسم » مثل جراحی که بگوید من در کنکور قبول شده ام ، او با وجودِ داشتنِ مدرکِ دکترا همواره به مهندس بودنِ خود تاکید دارد و این بارزترین نشانۀ عقدۀ حقارت اوست .
با توجه به مواردِ بالا و قدرت خواهی افرادِ حقیر ، احمدی نژاد بهترین فرد برای قدرت گرفتن ، کنار زدن هاشمی و خورد کردن او بود و خامنه ای بهترین انتخاب را برای این کار با حمایت از او و روی کار آمدنِ احمدی نژاد کرد .
ولی در حال حاضر و مخصوصاً پس از انتخابات سالِ 88 ، احمدی نژاد واقعاً باورش شده که جایگاهِ مردمی دارد و رای آورده و البته خامنه ای عشق وافر او به قدرت را کاملاً می دانست و برای کنار گذاشتن او پس از انجامِ ماموریتش برنامه ریزیِ دقیقی کرده بود .
غیبت اصلاح طلبان و نبود رقابت در انتخاباتِ مجلس بعدی باعث شد رهبریِ حکومت تصمیم به ایجادِ فضائی ظاهراً دو قطبی در فضای سیاسی برای بهره برداری انتخاباتی و کشیدن ترمز احمدی نژاد و استارت برنامه ریزی شدۀ کنارگذاشتنِ تدریجی او از قدرت بگیرد .
با این اوصاف نزاعِ پدید آمده بین احمدی نژاد و خامنه ای و دنباله هایشان ، جنگی مسخره و درون گروهی است و به هیچ وجه به من و امثالِ من که معتقدیم این حکومت و قوانینِ آن کلاً ظرفیتِ اصلاحات ندارد ربطی پیدا نمی کند و تنها ما باید منتظر فرصت و نظاره گری هوشیار در این میان باشیم تا در این شرایط ، به دور از طرفین دعوا بتوانیم به بهترین شکل اعتراضات خود را سازماندهی نمائیم .
با توجه به مواردِ بالا و قدرت خواهی افرادِ حقیر ، احمدی نژاد بهترین فرد برای قدرت گرفتن ، کنار زدن هاشمی و خورد کردن او بود و خامنه ای بهترین انتخاب را برای این کار با حمایت از او و روی کار آمدنِ احمدی نژاد کرد .
ولی در حال حاضر و مخصوصاً پس از انتخابات سالِ 88 ، احمدی نژاد واقعاً باورش شده که جایگاهِ مردمی دارد و رای آورده و البته خامنه ای عشق وافر او به قدرت را کاملاً می دانست و برای کنار گذاشتن او پس از انجامِ ماموریتش برنامه ریزیِ دقیقی کرده بود .
غیبت اصلاح طلبان و نبود رقابت در انتخاباتِ مجلس بعدی باعث شد رهبریِ حکومت تصمیم به ایجادِ فضائی ظاهراً دو قطبی در فضای سیاسی برای بهره برداری انتخاباتی و کشیدن ترمز احمدی نژاد و استارت برنامه ریزی شدۀ کنارگذاشتنِ تدریجی او از قدرت بگیرد .
با این اوصاف نزاعِ پدید آمده بین احمدی نژاد و خامنه ای و دنباله هایشان ، جنگی مسخره و درون گروهی است و به هیچ وجه به من و امثالِ من که معتقدیم این حکومت و قوانینِ آن کلاً ظرفیتِ اصلاحات ندارد ربطی پیدا نمی کند و تنها ما باید منتظر فرصت و نظاره گری هوشیار در این میان باشیم تا در این شرایط ، به دور از طرفین دعوا بتوانیم به بهترین شکل اعتراضات خود را سازماندهی نمائیم .