۱۳۹۰ آذر ۶, یکشنبه

کار کارِ خود ماست نه انگلیسا!

کار کارِ خود ماست نه انگلیسا!

در شرایط کنونی تصویب طرح کاهش روابط سیاسی جمهوری اسلامی با دولت بریتانیا تا سطح کاردار جهت زمینه سازی برای شرکت افرادی از ملت در انتخابات مجلس است که همواره همۀ اتفاقات ناگوار در ایران را توطئۀ انگلیس می دانند و متأسفانه تعداد این افراد نیز کم نیست.
با وجود اینکه به گواه تاریخ دولت بریتانیا باعث رقم خوردن وقایعی تلخ در کشور ما شده است ولی آیا عامل اصلی وقایعی چون سقوط دولت دکتر مصدق دولت بریتانیا بوده است؟
با بررسی بی غرض تاریخ معاصر ایران به روشنی درمیابیم که اصلی ترین عامل وقوع حوادثی که در نهایت باعث خساراتی جبران ناپذیر به کشور و ملت ایران شده، حکومت خدایگانی خودخوانده بر ملت ایران به علت ناآگاهی، بی جرأتی و استبدادزدگی اکثریت مردم ایران است.
درواقع اگر انگلیس، روسیه، چین و.... شرایط را برای اقدامات خود مناسب نبینند اجازۀ دخالت در امور داخلی هیچ کشوری را نخواهند داشت و بهترین زمینه برای دست بکار شدن این کشورها برای نقش آفرینی در امور داخلی ایران بطور کامل و یکطرفه به نفع خود، برسرکار بودن حکامی بی تعهد، بی کفایت، بی درایت و در یک کلام خائن بوده است.
پس تا ما خود لیاقت پیدا نکنیم تا افرادی شایسته، پاسخگو و متعهد به منافع ملی و سرزمینی ِمان را بر سر خود حاکم کنیم فرق نمی کند که انگلیس باشد یا آمریکا ویا روسیه باشد یا اوکراین همیشه کشورهای بیگانه نقشی مؤثر و نه اصلی را در تعیین سرنوشتی ناگوار برای ما خواهند داشت.

۱۳۹۰ آبان ۴, چهارشنبه

چه می خواهیم؟

چه می خواهیم؟
حال روزمان هرروز بدتر از قبل می شود
– واقعاً میدانیم چه می خواهیم؟ در جواب اکثراً خواهیم گفت آزادی
– راه رسیدن به آن چیست؟ اتحاد
آیا به این دو باور داریم؟....
اگر باور داشتیم مخالف با نظرمان را متهم نمی کردیم و به او برچسب نمی زدیم.
اگر باور داشتیم روی افراد و کلمات وسواس بی مورد نداشتیم.
اگر باور داشتیم درحالیکه افراد سرشناس طرز تفکر یا گروه و دستۀ مورد علاقه مان تأکید بر انسجام در مقابل حکومت خودکامه می کردند به سخنانشان واقعاً عمل می کردیم و برای پس زدن این بختک از روی سرنوشتمان یکصدا می شدیم و برای بعد هم سرنوشت را به رأی مردم می سپردیم.
به نظر من مشکل ما اینست که نمی دانیم دموکراسی یعنی چه، به عبارت دیگر خودمان دوست داریم فرد یا افرادی را اَلَم کنیم و بالاسر خودمان قرار دهیم تا برایمان تعیین تکلیف کنند.
در حقیقت به علت استبدادزدگی مزمن که نسل اندر نسل به ما به ارث رسیده دنبال ناجی افسانه ای یا به قول دوستی دیکتاتور مصلح هستیم تا حقمان را بگیرد، غافل از اینکه آنرا که خود بالا می بریم بلای جانمان می شود.
به گذشتۀ کشورمان بنگریم، این کشور در دو قرن گذشته چه حکومت هائی را به خود دیده است؟
واقع بین باشیم، دموکراسی در عملکرد حکومت نمایان می شود نه در اسم و تابلوی آن حکومت.
بدون شک شرط لازم دموکراسی حاکمیتی سکولار است، ولی این شرط هم برای برقراری دموکراسی کافی نیست؛ چه برسد به فرد و گروه پرستی که عاقبتش بهتر از امروزمان نخواهد بود.
در یک کلام تا ما با هر طرزفکر و عقیده ای روی یک هدف که همان آزادی و دموکراسی است گذشته از رنگ و فرد و گروه متحد نشویم راه به هیچ جا نخواهیم برد.
ولی اگر متحد شویم با انسجاممان راه رسیدن به آرزوئی دیرین را هرچه هموارتر می کنیم.
الآن لازم نیست نگران بعداز آن باشیم، در آنموقع با هوشیاری و تجربه ای که داریم بستر دموکراسی را هموار کرده و همگان خود را برای رأی مردم آماده می کنند وبا آراء عمومی مشروعیت پیدا کرده و دیگر گروه ها و دسته ها هم بدون هیچ نگرانی از حذف یا کنار گذاشته شدن برای آینده تلاش می کنند تا مورد اقبال مردم قرار گیرند.
فکر می کنم دنبال کردن روند انتخابات و برقراری دموکراسی در کشورهای تازه انقلاب کرده در بهار عربی تجربه هائی گران بها در این راه را به رایگان در اختیارمان قرار دهد.
فرصت ها یک به یک از دست می رود و ما فقط افسوس می خوریم، امروز رژیم در داخل و خارج از کشور با مشکلات بزرگی دست به گریبان است و از همه بزرگتر بحران مشروعیت است؛
این فرصت گرانبها را غنیمت بشمریم و انرژیمان را صرف موارد پوچ و بی حاصل نکنیم.

۱۳۹۰ مهر ۲۸, پنجشنبه

اینجا انتهای زمین است...

اینجا انتهای زمین است...
اینجا انتهای زمین است...
درست لحظه ی مرگ انسانیت...
جایی که دست های مادران بوی خون می دهد!!!
بوی "جنایت"
و آبهای راکدش طعم کودکانی را می گیرد که بی نفس خفه می شوند در خفقان این نکبت آباد!
معصومیت ها دریده می شوند...
و "آدم "ها...
همین ما آدم ها...
چه ساده می گذریم از کنار درد هایمان
"این درد های مشترک"
اینجا انتهای زمین است...
درست همین جایی که ما ایستاده ایم!!!!

۱۳۹۰ مهر ۲۷, چهارشنبه

بیسوادی نماینده ایران در کمیته حقوق بشرسازمان ملل

بیسوادی نماینده ایران در
کمیته حقوق بشرسازمان ملل
این یارو نماینده جمهوری اسلامی در کمیته حقوق بشرسازمان ملل است، گذشته از انگلیسی صحبت کردن افتضاحش و اینکه صحبت ها را نمی فهمه و با گوشی گوش می کنه! انقدر گاگوله که نفهمیده اتیکت جلوش سروته.

۱۳۹۰ مهر ۲۲, جمعه

آرش با ملودیش نشانگر مردم من است نه حاکمان ایران

آرش با ملودیش نشانگر مردم من است
نه حاکمان ایران
من به شخصه کلی با موزیک ویدئوی ملودی حال میکنم، اکثر افرادی هم که راجع به این کلیپ باهاشون صحبت کردم ازش تعریف کردند.
ولی من از منظر دیگه ای می خوام راجع بهش صحبت کنم؛ یک خوانندۀ ایرانی که در سطح بین المللی اسم و رسمی برای خودش دست وپا کرده اومده و یک کلیپ با استفاده از ویدئوهائی که ملل مختلف جهان براش فرستادن درست کرده و پرچم ایران و ایرانی رو تو جهان برده بالا.
بعد از اون طرف در سطح بین المللی مطرح میشه که ایران در حرکتی تروریستی دست داشته، الآن جای قضاوت در مورد صحت و سقم این موضوع نیست فقط یک سؤال، به فرض اینکه این اتهام دروغ باشه، چرا باید حاکمان کشورما کاری کنند که هر وصله ای مثل ان دماغ به ماها بچسبه؟
حالا با هر طرز فکر و مسلکی که هستید کلاهتون رو واقعاً قاضی کنید، یک خواننده میاد و نام ایران رو اینجوری تو دنیا مطرح میکنه بعد حکومت ما از اون طرف جز به منافع گروهی و صنفی خودش توجهی نداره و همه چیز رو می خواد فدای ادامۀ حکومتش کنه. کسی هست که بگه این حکومت نماینده مردم ایران؟
نماینده من یکی که آرش خواننده است شما رو نمی دونم.

۱۳۹۰ مهر ۲۰, چهارشنبه

ما خیال پرداز نیستیم

ما خیال پرداز نیستیم
قسمت هایی از صحبت های اسلاوی ژیژک فیلسوف اسلوونیایی در جمع اشغال کنندگان وال استریت که به نظرم مهم تر آمد ه در ادامه ترجمه شده:
«آن ها ما را خیال پرداز می نامند. اما خیال پردازانِ واقعی کسانی هستند که فکر می کنند این سیستم می تواند برای مدت نامعلوم به همین شکل ادامه پیدا کند. ما خیال پرداز نیستیم. ما داریم آن ها را از خواب خوش شان که دارد به یک کابوس تبدیل می شود بیدار می کنیم. ما چیزی را نابود نمی کنیم. ما تنها شاهدِ آن هستیم که چه طور سیستم، خودش را نابود می کند. تصویر آشنای کارتون هایمان را به یاد بیاوریم. یک گربه (در کارتون تام و جری) به سر پرتگاه می رسد اما بی حواس به مسیرش ادامه می دهد. بی خیالِ این که زیرش خالی شده است. اما درست آن زمانی که پایین را نگاه می کند و می بیند چیزی زیرش نیست، می اُفتد. این دقیقن همان کاری است که ما داریم این جا انجام می دهیم. ما داریم به سرمایه دارانِ وال استریتی می گوییم آهای! زیر پای تان را نگاه کنید!»«در آوریل 2011 دولت چین دستور داد که فیلم ها و داستان های خیالی یا آن هایی که واقعیت های جایگزین را نمایش می دادند ممنوع شود. این یک نشانه ی خوب برای چین است. این یعنی مردمانِ چین هنوز به جایگزین ها فکر می کنند و دولت چین مجبور می شود که آن را ممنوع کند. ما این جا در امریکا با ممنوعیت سر و کار نداریم. چرا که سیستم مستقر حتی توانایی ما را برای خیال پردازی سرکوب کرده است. به فیلم هایی که هر روز می بینیم نگاه کنیم. همه چیز در آن ممکن است. می توان تصور کرد که یک شهاب سنگ به زمین می خورد و زندگی پایان می یابد و غیره و ذلک. اما انگار نمی توان پایان سرمایه داری را حتی در خیال متصور شد.»«بگذارید یک داستان از دوران کمونیسم برایتان بگویم. مردی از آلمان شرقی به سیبریا فرستاده شد تا آن جا کار کند. این مرد می دانست که سانسورچی ها نامه هایش را می خوانند. به همین خاطر با دوستانش قراری گذاشت. گفت که اگر نامه ای که از من می گیرید با جوهر آبی نوشته شده باشد یعنی آن چه که من در نامه نوشته ام درست است. اگر با جوهر قرمز نوشته باشم نادرست. بعد از یک ماه، دوستانش اولین نامه را از طرف وی دریافت کردند. همه ی متن با جوهر آبی نوشته شده بود. در نامه آمده بود: «این جا همه چیز عالی است. مغازه ها پر از غذاهای خوشمزه است. سینماها فیلم های خوب غربی پخش می کند. آپارتمان ها بزرگ و مجلل است. اما تنها چیزی که این جا نمی توان خرید، جوهر قرمز است.»خب این شیوه ی زندگی ماست. ما از همه آزادی هایی که می خواهیم برخورداریم. اما آن چه نداریم جوهر قرمز است. یعنی زبانی نداریم که که با آن بتوانیم عدمِ آزادی مان را بیان کنیم. آن شکلی که ما یاد گرفته ایم درباره ی آزادی صحبت کنیم، جنگ برای آزادی را مقابل تروریسم قرار می دهد. این، معنای واقعی آزادی را تحریف می کند. و شما اشغال کنندگان وال استریت دارید آن کار بزرگ را انجام می دهید: شما دارید جوهر قرمز را به ما می دهید.»«یک خطر وجود دارد. ما نباید شیفته ی خودمان بشویم. ما این جا روزهای خوشی را کنار هم می گذرانیم. اما یادمان نرود! کارناوال های شادی زودگذرند. آن چه که مهم است اتفاقی است که روز بعد می افتد. زمانی که ما به زندگی عادی برمی گردیم. آیا آن زمان تغییری رخ داده است؟ من نمی خواهم که شما این روزها را به یاد بیاورید و بگویید آه! ما جوان بودیم! چه روزهای زیبایی بود! یادمان باشد که پیام اصلی ما این است: ما حق داریم به جایگزین ها فکر کنیم.»«ما در بهترین دنیایِ ممکن زندگی نمی کنیم. اما یک راه طولانی در پیش است. پرسش های به راستی دشواری پیش روی ماست. ما می دانیم چه نمی خواهیم. اما آیا می دانیم چه می خواهیم؟ چه نظام اجتماعی می تواند جایگزین سرمایه داری شود؟ رهبران جدید چه خصوصیت هایی باید داشته باشند؟ یادمان نرود: مشکل اصلی فساد و زیاده خواهی نیست. مشکل اصلی، سیستم است. سیستمی که ما را تا مرز تسلیم هل می دهد. تنها از دشمنان حذر نکنیم. حواس مان به دوستانِ نارفیقی که می خواهند جان حرکت ما را بگیرند نیز باشد.»«ما کمونیست نیستیم. اگر کمونیسم آن نظامی است که در سال 1990 سقوط کرد یادمان باشد که آن کمونیست ها بی رحم ترین سرمایه دارانِ امروز هستند. ما امروز در چین یک نظام سرمایه داری داریم که حتی پویاتر از سرمایه داری امریکایی است. اما آن جا دموکراسی نیست. این یعنی وقتی دارید سرمایه داری را نقد می کنید از تهدید کسانی که می گویند شما مخالف دموکراسی هستید نترسید. پیوند همیشگی بین سرمایه داری و دموکراسی پایان یافته است.»«تغییر، ممکن است. ما این روزها چه چیزهایی را ممکن می دانیم؟ به رسانه ها گوش کنیم. از یک طرف در حوزه ی تکنولوژی و سکسوالیته همه چیز ممکن است. شما می توانید به ماه سفر کنید. می توانید با بیوژنتیک زندگی ابدی داشته باشید. می توانید با حیوانات سکس داشته باشید و امثالهم. اما به حوزه ی اقتصاد و اجتماع نگاه کنیم. می گویند هر تغییری غیر ممکن است. ما می خواهیم مالیات بر ثروتمندان اندکی افزایش پیدا کند؛ می گویند محال است، رقابت از دست می رود. ما می خواهیم پول بیشتری صرف سلامت شود؛ می گویند امکان ندارد، یک دولت توتالیتر سر کار می آید. چه طور می شود به ما وعده ی زندگی ابدی می دهند اما نمی توانند اندکی بیشتر صرف سلامت کنند؟ یک جای کار می لنگد. بیایید اولویت های مان را همین جا تعیین کنیم. ما استاندارهای بالاتری برای زندگی نمی خواهیم. ما استاندارهای بهتری برای زندگی می خواهیم.»«ما باید صبر داشته باشیم. تنها چیزی که من از آن می ترسم این است که یک روز به خانه های مان برویم، سالی یک بار یکدیگر را ملاقات کنیم، آب جو بخوریم، و نوستالژیک وار این روزها را به یاد آوریم. بیایید به یکدیگر قول بدهیم که این اتفاق نمی افتد. ما می دانیم که مردم، اغلب نسبت به چیزی اشتیاق دارند اما واقعن آن را نمی خواهند. بیایید نترسیم و چیزی را که به آن اشتیاق داریم واقعن بخواهیم. ممنونم از شما.»

۱۳۹۰ مهر ۱۹, سه‌شنبه

دیگه تخمشم نمی تونیم بخوریم

دیگه تخمشم نمی تونیم بخوریم
امروز تو اتوبوس راه آهن به تجریش بودم، اتوبوس خیلی شلوغ بود همینطورکه سرجام وایستاده بودم و میلۀ بالاسرم را گرفته بودم، متوجه شدم مرد مسنی نشسته روی صندلی پشتیم داره دربارۀ تخم مرغ حرف میزنه، میگفت ....این تازه اولشه و همونطور که می گفتند گرونی بدتر از اینا تازه تو راهه، یه جوونی که کمی اونورتر وایستاده بود برگشت گفت به گرونی که عادت داشتیم باید یواش یواش به 3 تِرلیون تومن ها هم عادت کنیم.
مرد مسن دیگه ای که یک صندلی پشت سر آقای اولی و سمت دیگر نشسته بود گفت: بابا ول کنید دیگه حالمون بهم می خوره وقتی اسم این 3 میلیارد تومن! میاد، این یک عدده مثل همۀ عددهای دیگه.
راستش من یکدفعه پریدم تو حرفشو گفتم آقا چی چی یه عدده؟
اولاً 3 میلیارد نیست و سه هزار میلیارده، بعدشم شما اگه 41 سال روزی 200 میلیون تومن پس انداز کنی..... داشتم همینجوری توضیح می دادم که حس کردم مردم با حالت تعجب همراه با ترسی مرموز دارن منو نگاه می کنند، توضیحاتم که تموم شد آقاهه گفت: 200 میلیون به ما می دادند کلاهمون رو بالا می انداختیم.
دو تا مطلب خوب دستگیرم شد:
اول اینکه خیلی از مردم کوچه و بازار نمی دونند این رقم چقدر بزرگه بخاطر همین هم دیگه اسمی از ععد و رقم تو رسانه های داخلی برده نمیشه و دوم از وقتیکه خامنه ای گفته راجع به این موضوع حرفی نزنید مردم استبداد زدۀ ما از صحبت کردن راجع به این موضوع هم هراس دارند.
ولی باید ما هرجاکه می تونیم مسأله را برای مردم باز کنیم تا بفهمند و ترسشون بریزه، وگرنه اگه همینطوری پیش بره دیگه تخمشم نمی تونیم بخوریم!

۱۳۹۰ مهر ۶, چهارشنبه

مشروح مصاحبه برنامه شباهنگ صدای آمریکا با خانم مینا لاکانی (دانلود بدون فیلتر)

مشروح مصاحبه برنامه شباهنگ صدای آمریکا
با خانم مینا لاکانی  (دانلود بدون فیلتر)
مشروح مصاحبه برنامه شباهنگ صدای آمریکا با خانم مینا لاکانی در این مصاحبه خانم لاکانی به بیان چگونگی برخورد حکومت با هنرمندان همراه جنبش سبز پس از انتخابات سال 88 پرداخته و در مورد علل خروج خود از ایران توضیح می دهد.

۱۳۹۰ مهر ۲, شنبه

پارازیت قسمت بیست و چهار (دانلود بدون فیلتر)

پارازیت قسمت بیست و چهار  (دانلود بدون فیلتر)

برنامه ویژه پارازیت دربارۀ سخنرانی محمود احمدی نژاد با شرکت 
ابراهیم نبوی، نیک آهنگ کوثر، توکا نیستانی و جهانشاه جاوید

۱۳۹۰ شهریور ۲۸, دوشنبه

معنی کلمۀ " اصلاح مدیریت جهانی"

معنی کلمۀ " اصلاح مدیریت جهانی"
از وارونه بودن معنی اصطلاحات حکومت مثل :
مهرورزی = کهریزک
سالمترین دولت = بزرگترین اختلاس تاریخ
جهاد اقتصادی = جهاد اختلاسی
ایجاد اشتغال = بیکاری روز افزون
حمایت از مستضعف = چپاول منابع
به راحتی می توان معنی کلمۀ " اصلاح مدیریت جهانی" را تشخیص داد!

۱۳۹۰ شهریور ۲۶, شنبه

این گرگ سال هاست که با گله آشناست

این گرگ سال هاست که با گله آشناست
 برای دیدن عکس با سایز اصلی روی عکس کلیک کنید
این اشک دیدۀ من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سال هاست که با گله آشناست
آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است
 
اگر 41 سال متوالی روزی 200.000.000 تومان پس انداز کنید رقمی کمتر از 3.000.000.000.000 تومان می شود، محاسبۀ 12.000 میلیارد تومان با خودتان.
واقعاً در کشور ما باید شاهد چنین صحنه هائی باشیم؟
تاکی منتظر ناجی افسانه ای هستیم؟
پس دیگر کی می خواهیم از تاریخ و ادبیاتمان بیاموزیم؟
ما همه باهم می شویم سیمرغ

پارازیت قسمت بیست و سه (دانلود بدون فیلتر)

پارازیت قسمت بیست و سه  (دانلود بدون فیلتر)

۱۳۹۰ شهریور ۲۵, جمعه

هرچه تو گفتی نکنید آن کنیم

هرچه تو گفتی نکنید آن کنیم


سخنان آملی لاریجانی در حکم اژه ای
به شکل روشن نشان می دهد که سرپوش گذاری بر مسألۀ اختلاس اخیر از اهمیت ویژه ای برخوردار است و حکومت به دنبال "فاضل خداداد" دیگری است تا به چوبه بسپارد و صورت مسأله را پاک کند.
به نظر می رسد وظیفۀ هریک از ما در اطلاع رسانی در این مورد بیش از پیش است.
فقط کافیست تعداد صفرهای مبلغ دزدیده شده را در جامعه یادآوری کنیم.

۱۳۹۰ شهریور ۱۵, سه‌شنبه

قابل توجه هموطنان خارج از کشور

قابل توجه هموطنان خارج از کشور
هم میهنان گرامی امروز جمهوری اسلامی پیشنهاد داد که در ازای لغو تحریم ها درب تأسیسات غنی سازی خود را بر روی بازرسان آژانس انرژی اتمی به مدت 5 سال کاملاً باز خواهد کرد.
این درحالیست که روزگذشته اعلام کردند مبادلات با اروپا و سرمایه گذاری خارجی در ایران با وجود تحریم ها رشد داشته و تحریم ها بی اثر بوده است!
سخنان قبلی در مورد تحریم ها را دیگر خود می دانید و لازم به یادآوری نیست؛ ولی چرا این پیشنهاد مطرح شده است؟ بخاطر مردم یا بخاطر اینکه رسیدن منابع برای اقدامات حکومتی برای رژیم دچار اخلال شده است؟
همه می دانیم که علت اصلی این پیشنهاد آسایش مردم نیست و جمهوری اسلامی هم بخوبی می داند که با شرایط موجود ادامۀ حیات برایش بسیار سخت تر از گذشته خواهد بود.
در شرایط کنونی انتظار می رود ایرانیان خارج نشین به جامعۀ جهانی تفهیم کنند که مسألۀ حقوق بشر در ایران مسأله ای مهمتر از فعالیت های هسته ای است وبا آگاهی دادن به افکار عمومی درجهان مانع زدوبندهای سیاسی پشت پرده بین ایران و دولتهای اروپائی و آمریکا شوند، تا بازندۀ اصلی مردم ایران نباشند.
درواقع مانند گذشته رژیم نیاز به تجدید قوا پیداکرده تا بتواند به حیاتش ادامه دهد چون دیگر نه در داخل کشور نزد مردم اعتباری دارد و نه در جامعۀ بین المللی و کشورهای منطقه بعد از بهار عربی و برخورد دوگانه اش با قیام های منطقه، پس نتیجۀ ادامۀ تحریم ها هرچه باشد ارزشش را دارد و بقول معروف " مرگ یکبار و شیون هم یکبار ".

۱۳۹۰ شهریور ۱۰, پنجشنبه

تاریخ ایران به روایت تصویر دوران قبل از 57

تاریخ ایران به روایت تصویر دوران قبل از 57
این فیلم حداقل ۴۰ سال پیش ایران را نشان می دهد، ولی‌ گوئی مربوط به آیندۀ ایران است. واقعا چقدر به عقب برگشتیم

حاج آقا یه سوال داریم

حاج آقا یه سوال داریم
در کشوری که بنا بر ارقام رسمی، ما بيش از ٢٠ ميليون فقير، ۵ ميليون بيکار، ١.٢ ميليون معتاد، ۴ ميليون مصرف کننده ی مواد مخدر، ٣٠٠ هزار زنِ تنفروش، ۶٠٠ هزار کودکِ کارگر، يک و نيم ميليون محرومِ از تحصيل، ١٨٠ هزار نابغه ى فرارى،۴۵٠ هزار تصادف در سال، ۴٠ هزار بيمارِ ايدزی، سنِ بزهکاری زير ١٠ سال، سنِ فحشا ١۴ سال و سنِ اعتياد ١٣ سال داريم. 
در کشوری که براساس آمار منتشره از سوی سازمان پزشکی قانونی، در سال گذشته  یکهزار و ٩٣ نفر با سلاح سرد جان خود را از دست داده اند که اگر اين ميزان را بر تعداد روزهای يک سال تقسيم کنيم، می شود حدود سه فقره قتل بوسيله چاقو در هر روز. 
درکشوری که طبق آمار اعلام شده از سوی وزير دادگستری در همايش سراسری مسوولان قضايی، آمار ورودی زندان ها در سال ٨٩ رقمی نزديک به ٦٠٠ هزار نفر و به عبارتی در هر ساعت ٧٠ نفر ورودی به زندا نها است . 
در کشوری که به دليل سقوط اخلاقی، همين الان با ٧۵ ميليون جمعيت، ١٣ ميليون پرونده قضايی داريم! که ، معنای اش اين است که همين الان يک سوم جمعیت کشور، سرگرم دعوای با يکديگرند!! 
آيا این نشانه ی بيماری این"جامعه"ی به اصطلاح اسلامی نيست؟! 
آيا نشانگر آن نيست که حکومت اسلامی جامعه ما را به خارستان دروغ، بزهکاری، تهمت، بی اعتمادی و زورگيری و کلاهبرداری تبدیل کرده است؟ 

۱۳۹۰ شهریور ۸, سه‌شنبه

دروغ پراکنی 20:30 اینبار درمورد 33 پل

دروغ پراکنی 20:30 اینبار درمورد 33 پل
اخبار  20:30 تلویزیون گزارشی از 33 پل اصفهان پخش کرد و گفت که پل هیچ آسیبی ندیده و کاملاً مسأله را انکار کرد. ولی وقتی اصل جریان را بشنوید به عمق فاجعه و بی کفایتی حاکمان پی خواهید برد.
مطلبی که نقل می کنم مستقیماً از توسط یکی از دوستانم که در مترو اصفهان مشغول به کار بوده برایم نقل شده و صحت و سقم آنرا می توانید خودتان تحقیق کنید.
متروی اصفهان برای ادامۀ کار حفاری و پیشبرد سریع کار تصمیم به خرید ماشین حفاری می گیرد، ولی از آنجا که در تحریم هستیم مجبور می شود دستگاه دست دومی متعقل به ده، پانزده سال قبل را با قیمتی بالاتر از دستگاه های نو و کارنکردۀ به روز از چین خریداری نماید.
در محاسبات حفر تونل چند دهم درجه اشتباه رخ می دهد و با جلو رفتن تونل، تونل از مسیر اصلی فاصلۀ بیشتری می گیرد تا اینکه دستگاه از زیر سی و سه پل که اصلاً در مسیر نبوده عبور می کند و ظاهراً به یکی از پایه های آن هم آسیب می رساند و این موقع دست اندرکاران پروژه متوجه انحراف می شوند.
ولی از آنجا که این دستگاه قدیمی قادر به حرکت به سمت عقب نبوده ( یا بقول معروف نداشتن دنده عقب ) و از طرفی پیشانی و ناخن های حفار دستگاه قطرشان از قطر تونل پشت سر بیشتر ودر نتیجه امکان کشیدن دستگاه به عقب بوسیلۀ ماشین آلات دیگر هم مقدور نبوده تصمیم بر این می شود تا دستگاه تا محوطه ای که بشود از بالا حفاری کرد پیش برود.
در واقع این دستگاه طوری طراحی شده که باید از یکسر شروع به کندن کند و از سر دیگر تونل درآید.
با رسیدن دستگاه به جای مورد نظر مترو املاک بالای دستگاه را از مالکان به قیمتی تقریباً برابر با دستگاه خریداری کرده، گودالی عریض و عمیق حفر می کند و دستگاه را از زیر زمین به بالا می آورد و لرزش های حاصل این حفاری و بعلاوه آسیب های قبلی به پایه پل باعث آسیب دیدن 33 پل می شود.
اخبار 20:30  اگر خیلی صادق است در مورد این ادعای من نیز گزارش تهیه کند.
از طرف دیگر مسئولین بی کفایت ما که می گویند تحریم ها بی اثر بوده و..... ببینند این یکی از اثرات تحریم.
مطلب دیگر اینکه شما که هر روز اعلام می کنید فلان فیل را هوا کردید و از فلان مرزهای فناوری گذشتید اگر می خواستید تونل مانش یا تونل کوهستانی 57 کیلومتری سوئیس را حفر کنید مطمئناً دو طرف این تونل ها هیچوقت به هم نمی رسیدند.
 

۱۳۹۰ مرداد ۳۱, دوشنبه

خصوصیات تأمل برانگیز حکومت سرنگون شدۀ لیبی

خصوصیات تأمل برانگیز حکومت سرنگون شدۀ لیبی
1- دارای ایدئولوژی من درآوردی حاصل از تلفیق سوسیاسیم و اسلام
2- داعیه مبارزه با امپریالیست
3- خواندن خود به عنوان نماینده، پدر و ولی نعمت تمام مردم لیبی بدون هیچ دلیل و مدرک مستدل و خواندن خود به عنوان تنها راه نجات و سعادت مردم لیبی
4- نداشتن خط قرمز،و معامله با هرکس و هرچیز بر بقای قدرت و چپاول ثروت ملت
5- اتکای بیش از حد به فرد و مقدس کردن قذافی، تا جائی که افراد تحت امربا همۀ افراد آزاد به هر کاری هستند و فقط موظفند اوامر رهبر خود را اطاعت کنند
6- بکارگیری تمام امکانات یک کشوربرای خودو حزب وگروه خود
7- برآمدن از یک کودتا و کشت و کشتار درون گروهی
8- زنبارگی شدید
9- تروریست و تروریست پروری
10- منتسب کردن تمامی مخالفان خود به کشورهای بیگانه و گروه های منحرف و.... و تنها خود را موجه و درست دانستن
این خصوصیات برای ما بسیار آشناست و هیچیک از ما نمی خواهیم چنین طرز فکرهائی بر آیندۀ کشورمان مسلط شود.

۱۳۹۰ مرداد ۲۲, شنبه

ترفند سیستم فیلترینگ ایران

ترفند سیستم فیلترینگ ایران
تشکیلات فیلترینگ در ایران اخیراً در بعضی از دامین ها به جای نشان دادن صفحۀ فیلترینگ، صفحۀ  اخطار NOD32  را نمایش می دهد. این در حالیست که وقتی با فیلترشکن وارد آن سایت می شوید، سایت بدون هیچ مشکلی بالا می آید.
بعنوان مثال عکس های زیر مربوط به آدرس  http://sedesmal.co.cc   می باشد که در دوحالت بدون فیلترشکن و با فیلترشکن گرفته شده است.
بدون فیلترشکن

با فیلترشکن 

پارازیت قسمت هجده (دانلود بدون فیلتر)

پارازیت قسمت هجده  (دانلود بدون فیلتر)

۱۳۹۰ مرداد ۱, شنبه

نامه مادر پگاه به مناسبت روز تولد پگاه آهنگرانی

نامه مادر پگاه به مناسبت روز تولد پگاه آهنگرانی
امروز روز تولد پگاه آهنگرانی است. 
منیژه حکمت مادر پگاه به مناسبت این روز این نامه را به دخترشان نوشته اند.

امروز ۲۷ ساله می‌شوی و من به یاد می‌آورم وقتی ۷ ساله شدی که باید تو را به جایی می‌فرستادم به نام مدرسه.تنها، بدون همراهی من. حس دوگانه‌ای داشتم، خوشحال از بزرگ شدنت و دلگیر که مثل قبل همیشه در کنارم نیستی، فکر می‌کنم این دلشوره همه مادران است که در غیابم با فرزندم چگونه رفتار می‌کنند؟ ولی همه این خطر را می‌کنند و کسی به خاطر این نگرانی فرزندش را از تحصیل محروم نمی کند، رشد و طراوت و بلوغ او می‌ارزد به این خطر و تجربه هم نشان داده راه دیگری نیست برای بزرگ شدن.
مگر می‌توانیم کودک را در خانه حبس کنیم و از هر نظر بهش برسیم و در ۲۷ سالگی فردی سالم و طبیعی تحویل بگیریم؟ کسی که بتواند در خطرها از خودش دفاع کند و قوه تشخیص داشته باشد.
چه شده که اینقدر دل نازک و حساس شدیم؟ از چه واهمه داریم؟ چرا نمی‌پذیریم بچه‌ها رشد طبیعی داشته باشند؟ حتی با قبول خطر آسیب زدن و آسیب دیدن؟ این کاریست که هر پدر ومادر دلسوزی می‌کند. با حبس کردن آنها خیال ما راحت می‌شود ولی به سر آنها چه می‌آید؟
پگاه جان من تو را اینگونه بزرگ کردم و اصلا ًپشیمان نیستم و اگر به ۲۷ سال پیش برگردیم باز همینطور عمل می‌کنم. مطمئنم تو هیچ کاری نکردی که آسیبی به کسی بزند یا مسئله‌ای رو به خطر بندازه یا ارزشی رو تهدید کند. تو آدم خاصی نیستی و هیچ توانایی فوق‌العاده‌ای نداری. فقط به طور طبیعی بزرگ شدی ولی شرایط امروزت طبیعی نیست. فکر کنم دچار والدین حساس‌تر و دلسوزتری شده‌ای و می‌دانم این را درک می‌کنی. راه دیگری برای بزرگ شدن نیست. به تشخیصت ایمان دارم فقط دلم برای خنده‌هایت خیلی تنگ شده. 
تولدت مبارک عزیزم.
فیس بوک بیست و پنجم بهمن

۱۳۹۰ تیر ۲۹, چهارشنبه

"مرد اسپری"

"مرد اسپری"
"مرد اسپری" عنوانی است که در سوریه به کسانی داده می شود که اقدام به شعار نویسی علیه نظام حاکم به وسیله رنگ های اسپری می کنند. چندین نفر از "مردان اسپری" در سوریه تا کنون در خیابان ها و بازداشتگاه ها کشته شدند. در اصل اعتراض های سوریه با شعار نویسی چند کودک بر دیوار مدرسه ای در درعا شروع شد که در آن هنگام آن ها بازداشت و شکنجه شدند. فعالیت این "مردان اسپری" برای نیروهای امنیتی و انتظامی سوریه دردسر ساز شده است چرا که گویا کلمات خود را که بر روی دیوار می نویسند، همچون گلوله ای بر جان قدرت حاکمه می نشانند. نکته جالب این است که اکنون در سوریه "رنگ های اسپری" به راحتی فروخته نمی شود و هر کس خواهان خرید است باید اوراق هویت خود را نشان و کپی از آن به فروشنده بدهد.

منبع: فیس بوک بیست و پنجم بهمن

باور کنیم که ایران اشغال شده است

باور کنیم که ایران اشغال شده است
خیزش مردم ایران در سال 57 با وعده ها و شعارهائی مثل  " استقلال آزادی جمهوری اسلامی " جهت داده شد، وعده ها که هیچیک عملی نشد، آزادی در همان اواخر دهۀ پنجاه با هر ترفند، توجیح وضرب و زوری که می شد به باد فنا رفت، برتابوت جمهوریت نظام در سال 88 آخرین میخ زده شد، اسلامیت که از ابتدا دستاویز برای حکومت بود، استقلال هم هرتعریفی که داشته باشد با شرایط کنونی ایران هیچ انطباقی ندارد.
واقعاً چوب حراج به منافع ملّی و میهنی ملت ایران برای پیشبرد اهداف فرقه ای و گسترش عقاید گروهی خاص چه معنائی به غیر از اشغال ایران توسط گروهی که هیچ دلبستگی به ایران و ایرانی ندارد و فقط به زبان فارسی حرف می زند، دارد؟
باید قبول کنیم که کشور ما توسط گروهی بسیار خطرناکتر از تمامی اشغالگرانی که در طول تاریخ به این مملکت حمله کرده اند اشغال شده است و تنها موقعی که به این باور برسیم تکلیف خود را می دانیم و خواهیم فهمید که چگونه باید مقابل این اشغال مبارزه کنیم و کشورمان را نجات دهیم.


۱۳۹۰ تیر ۲۷, دوشنبه

به یاد دکتر خزعلی

به یاد دکتر خزعلی
چند وقت پیش دکتر مهدی خزعلی در وبلاگ شخصی اش مطلبی را منتشر کرد که به بررسی دولت های بعد از انقلاب می پرداخت به این مضمون:
دولت موقت: مُرتد
دولت اول: رئیس جمهور فراری به فرانسه
دولت دوّم: منتصب به فتنه
دولت سوّم و چهارم: سران فتنه
دولت پنجم و ششم: ریشۀ فتنه
دولت هفتم و هشتم: رأس فتنه
دولت نهم و دهم: منحرف
اصلاً کاری ندارم که طرز فکر دکتر خزعلی چیست و با چه کسی نسبت و یا با چه کسانی نشست و برخاست داشته و دارد، به قول معروف "ببینیم چه می گوید نه که می گوید".
واقعاً این روند دولت ها پس از انقلاب 57 به غیر از اینکه نشاندهندۀ ایراد ساختاری و ماهوی در رژیم باشد، نشانۀ چیست؟