۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۷, شنبه

احمدی نژاد و تیمش تابع محض ولایت هستند

احمدی نژاد و تیمش تابع محض ولایت هستند
این روز ها از گوشه و کنار شنیده ایم که ماموران امنیتی در راستای تضعیف و تحت فشار قرار دادن احمدی نژاد و مشائی اقدام به دستگیری افرادی که گفته می شود رمال و دعانویس و جن گیر هستند کرده اند.

اصل قضیه یعنی دستگیری دکان داران خرافات امر میمون و خجسته ایست ولی سوالی که به سبب این دستگیری ها به ذهن می آید اینکه یکدفعه این رمال ها و جن گیرها شناسائی و دستگیر شده اند یا اینکه از قبل شناسائی شده بودند ولی اکنون موقع دستگیری آنها شده است! و اگر فرض دوم صحیح باشد ( که البته بیشتر با عقل جور در می آید ) در حال حاضر چه شده که یکدفعه این دکان داران خرافات و عقاید انحرافی باید دستگیر شوند؟ مگر حکم جدیدی در مورد جن گیری نازل شده که باعث مجرم شدن این افراد شده است؟ اگر حکم جدیدی آمده باشد ( که بعید است ) احکام اینچنینی سابقه نداشته که عطف بماسبق شوند یعنی از اعلام قانون جدید به بعد اقدام به خلاف قانون جرم و گناه است و قبل از آن شامل مجازات نمی شود ، این درحالیست که تمامی مطالب منتشره دربارۀ این افراد مربوط به گذشته می باشد ، پس جریان چیست؟

برای چنین کارهائی در حکومت نظایر دیگری مثل جریان سید مهدی هاشمی می توان نامبرد ، تا این فرد به انتشار قضیه سفر مخفیانۀ مک فارلین به ایران در روزنامۀ لبنانی زد ، و آقای منتظری با بنیانگذار حکومت  زاویه پیدا کرد ، یکدفعه گوری مربوط به مدت ها قبل کشف شد که ایشان افرادی را کشته و در آنجا دفن کرده بودند. این مثال و نظایر آن نشان می دهد که همۀ افراد در حکومت نقاطی تاریک در کارنامۀ خود دارند و بعنوان برگ برنده در صورت لزوم برای ساکت کردن ، تنبیه کردن و یا از رده خارج کردن آنها مورد استفاده قرارمی گیرد.

حالا شاهد استفاده از این حربه در مقابل تیم احمدی نژاد هستیم ، چراکه او از تحت نظر گرفته شدنِ خود و معتمدینش توسط وزیر اطلاعات و گزارشات مصلحی به رهبری ناخشنود است و می خواهد او را کنار بگذارد و خامنه ای مخالف این کار است.

ولی به واقع باید گفت که احمدی نژاد و تیمش تابع محض ولایت هستند و رفتار و کردارشان ( با اینکه خوشایند رهبری نیست ) بسیار نزدیک به خامنه ای و اطرافیانش است.

برای اثبات ادعای خود توجه شما را به صحبت های آقای محمدی گلپایگانی 
( رئیس دفتر بیت رهبری ) در سال 85 جلب می کنم: 

به اين سخنان آقاي محمدي گلپايگاني رئيس دفتر مقام نيابت عظما كه در جمع عشاق دلخسته ولايت در لندن ايراد فرموده‌اند توجه فرمائيد. (همينجا توضيح دهم كه جناب محمدي داماد بلاد فخيمه است به اين ترتيب كه همسر دوم ايشان از جمله دانشجوياني بود كه در محضر زنده ياد دكتر ساتون فارسي مي‌خواند و زماني كه براي تكميل زبان و ادبيات فارسي و شركت در يك دوره كوتاه چند ماهه در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران راهي ايران شد، خداوند ايشان را ارشاد و علاقمند به اسلام ناب انقلابي محمدي كرد به گونه‌اي كه در محضر رئيس دفتر مقام رهبري كه آن روزها معاون وزير اطلاعات وقت ريشهري بود اسلام آورد و با حضور دو شاهد عادل يعني جنابان محمد محمدي ريشهري وزير اطلاعات و معاون امنيتي‌اش عاليجناب اصغر حجازي رئيس امنيت خانه ويژه فعلي ولي فقيه به عقد دائم محمدي گيلاني درآمد. اين وصلت فرخنده باعث شد رئيس دفتر آقا هر از چندي براي ديدن اقوام همسر عزيزش به همراه فرزندان سري به پايتخت دولت فخيمه بزند و در بيت درويشانه‌اي كه به مبلغ ناچيزي يعني كمي كمتر از يك ميليون پاوند تهيه كرده‌اند چند روزي بيتوته كنند. البته خانم از چند سال پيش كه موقع مدرسه رفتن بچه‌ها شد ترجيح مي‌دهد سه ماه در لندن باشد و سه چهار هفته در تهران.)


آقاي محمدي گلپايگاني فرمودند: «روزي در خدمت آقا به جمكران رفته بوديم. آقا تعلق خاطر عجيبي به مسجد مبارك جمكران دارند. فرمودند آقاي محمدي تا شما نماز بخوانيد من سري به يكي از حجره‌ها مي‌زنم دعاي مخصوصي است كه بايد آ‌نجا بخوانم. بنده متوجه شدم لابد آقا قصد دارند كسي را ببينند و مرحمتي به او بكنند و براي حفظ آبروي اين شخص دوست ندارند ما هم حاضر باشيم. تقريبا نماز خواندن و زيارت‌نامه خواندن ما نيم ساعتي طول كشيد بعد من به اتفاق يكي از دوستان به طرف جهتي رفتيم كه حضرت آقا در يكي از زواياي آن مشغول دعا بودند. به محض آنكه به كنار حجره رسيديم به شنيدن صداي فصيح و بليغي كه به عربي كاملا سنگين و قرآني مشغول سخن گفتن بود خشكمان زد. اين صدا آقا را پسر عم بزرگوار خطاب مي‌كرد و آقا نيز با خضوع مي‌فرمودند جان و تنم فدايت اي نواده عزيز پيامبر. همراه من طاقت نياورد و گفت به خدا آقا مشغول صحبت با سيد و مولايمان حجت ‌بن حسن است و بعد در حجره را گشود. هيچكس غير از آقا در حجره نبود. اما چه بگويم آقا حال عادي نداشت عرق سنگيني بر پيشاني‌شان نشسته بود و حالتي قريب به تب و التهاب داشتند. لحظاتي طول كشيد تا ايشان متوجه حضور ما شدند و بعد با لحني گله‌مند فرمودند، چرا باعث شديد ايشان و البته منظورشان آقا امام زمان بود، ما را ترك كنند. اينجا بود كه فهميديم چه رازي در حجره‌ نشيني‌هاي آقا در جمكران وجود دارد. بنده بسيار افسوس خوردم و دوستم را ملامت كردم كه چرا باعث شد گفتگوي بين آقا و ولي عصر و زمان اينطور نيمه كاره بماند…»

آقاي محمدي گلپايگاني يگانه راوي خلوتهاي آقاي خامنه‌اي با امام زمان نيست.
علیرضا نوریزاد شنبه 1 تا دوشنبه 3 آوريل 2006 فريب ظهور


شاید عده ای معتقد باشند که نقل قول از دکتر نوری زاد به علت مخالفت ایشان با حکومت قابل استناد نباشد ، این افراد می توانند به مواردمشابهی در اینجا و یا اینجا مراجعه نمایند.
حال اگر تبعیت محض از ولایت را چنین معنی کنیم که فرد مرید باید تمام رفتار و کردارش بیشترین شباهتِ ظاهری و درونی به مراد خود داشته باشد ، آیا احمدی نژاد و تیمش کارهایشان بیشترین در راستای بیشترین تبعیت از آقای خامنه ای نیست؟